ازسفر از حریم زیبایی
می رسد کاروان چو دریایی
کاروان تا که وارد خم شد
دشت خم زیر پای شان گم شد
حضرت جبرئیل آمد باز
تا شود با غدیر هم آواز:
ای محمد! بهار دلهایی
باغبان تمام گلهایی
بعد از این را بگو که مولا کیست
باغبان تمام گلها کیست
برکه ی خم به فکر دریا بود
دست مولا به دست مولا بود
*****
در غدیر عهد ها که بسته شدند
بعد از آن دست ها دو دسته شدند
دست هایی شدند ابولهبی
رو به ابن السبیل بسته شدند
توی امواج راه گم کردند
چوب هایی به گل نشسته شدند
از یداللَه فوق ایدیهم
حلقه پوسیده ها گسسته شدند
بعد هم چون لگد شدند آن ها
بانی پهلوی شکسته شدند
دسته ی دیگری که گل کردند
مثل آن روز ها خجسته شدند
مثل دست امیر بالیدند
مثل دست امیر بسته شدند
تا که شد نوبت علمداری
در کنار حسین رسته شدند
کربلا از غدیر شد آغاز
دست ها آن زمان دو دسته شدند
استاد یحیی علوی فرد (عمو علوی)